به گزارش مجله خبری نگار، در همین روزهایی که جهان گرمایی بیسابقه را تجربه میکند، یکی از خانههای خاص این شهر که با حداقل استفاده از یک کولر آبی هوایی خنک و دلپذیر دارد. در این خانه تونلهایی شبیه کوچه پسکوچههای باریک شهر بادگیرها بنا کردهاند که از چفت و بست کردن قطعات چوب و شیشههای رنگی درست شدهاند و به اندازه وسایل سرمایشی امروزی سرما ایجاد میکنند. با آنکه نور چلچراغهای بزرگ و نورانی آویخته از سقف اتاقهای این خانه درخشان و خیرهکننده است، میزان انرژی برق مصرفی ساختمان از انرژی چند لامپ ۱۰۰ وات تجاوز نمیکند و برای پرورش دارودرخت انبوه و سرسبز آن حتی به اندازه یک استکان آب آشامیدنی مصرف نمیشود!
همین عجایب باعث شده تنها خانه چوبی پایتخت را ساختمان دوستدار محیطزیست بنامند و آن را شایسته دریافت لوح نقرهای بدانند، اما شگفتیهای خانه چوبی محله حکیمیه به همین موارد ختم نمیشود و تاب آوردن این ساختمان سه طبقه تنیده شده از کندههای کاج و صنوبر در مقابل توفانی با شدت ١٢٠کیلومتر در ساعت و زلزلهای با شدت زیاد، اوج هنرنمایی استاد عباس افتخاری است.
اسباب و اثاثیه خانه هم با ساختمان آن همنوایی دارند و هنر کدبانوی باسلیقه خانواده افتخاری سبب شده این فضای ۳۵۰ متری به مجموعهای از فرهنگ و هنر ایرانزمین تبدیل شود. او برای پوشش مبلمان پذیرایی از بافتههای زنان گیلانی استفاده کرده و در میان تندیسهای مفرغی که در ویترین چوبی ارسیمانندی چیده است، گلهای اسب در حال تاختوتاز خودنمایی میکنند تا علاوه بر سررشته داشتن اهالی لرستان در هنر مفرغکاری، یکهتازی این خطه در پرورش اسبهای نجیب هم در ذهن تداعی شود. شاهمار تاجداری هم که بهعنوان نرده کنار پلکان طبقه دوم قرار گرفته از جنس مفرغ است و به باور قدیمی ایرانیان اشاره دارد که بهعنوان دعایی خیر برای هم آرزو میکردند هیچوقت بیماری نبینند و این نماد برکت و سلامتی خانههایشان را ترک نکند.
عباس افتخاری خانه چوبی خود را «رویای کودکی» نامیده است. او نقاش نیست، ولی در طراحی خانه منحصر به فردش از نقاشیهای دوران کودکی خود الهام گرفته است. دکتر افتخاری در رشته مرمت آثار تاریخی و طراحی صنعتی تحصیلکرده و میگوید: «در نقاشیهای دوران کودکی ما خانهای وجود داشت که از خطوطی ساده و ابتدایی بهوجود میآمد، اما زیبا و دلنشین بود. ما برای سقف این خانه دودکش میکشیدیم، پنجرههایش بزرگ بودند و در برکه کنار آن مرغابیها بازیگوشی میکردند. آسمان نقاشیهای ما همیشه صاف و آبی بود و پرندههایی که از بههم پیوستن ۲ خط اریب کوتاه شکل میگرفتند، میتوانستند تا رسیدن به خورشید خانم طلایی اوج بگیرند و پرواز کنند. من همیشه دوست داشتم در چنین خانه باصفایی زندگی کنم و وقتی تصمیم گرفتم رویای کودکیام را تجسم ببخشم، چوب را بهعنوان مصالح آن استفاده کردم تا به محیطزیست آسیبی نرسد، انرژی مثبت طبیعت را به ما منتقل کند و در کوتاهترین زمان ساخته شود.»
۷۲ قطعه چوبی که خانه رویای کودکی را تشکیل دادهاند، در کارگاهی طراحی و در زمین پدری افتخاری با پیچ و مهره به هم چفت شدهاند. اگر هم روزی آنها بخواهند از محله حکیمیه به محله دیگری بروند، میتوانند این قطعات را جمعآوری و در جای دیگری دوباره روی هم سوار کنند. خانه چوبی از آزمونها و آزمایشهای بسیاری سربلند بیرون آمده و ثابت کرده به مدد مواد ضدآب و ضدحشره، فریمهای فلزی و عایقهایی که برای استحکام و حفظ دیوارهای چوبیاش بهکار رفته، لااقل میتواند ۳۵۰ سال عمر کند؛ بدون آنکه از زلزلههای شدید، سیل و آتشسوزیهای احتمالی آسیب ببیند.